شماره خبر : 52043
منتشر شده در مورخ : چهارشنبه 12 آذر 1404
ساعت : 8:33
چگونه در دنیای پرنوسان امروز، به موفقیت مالی و شغلی برسیم؟

چگونه در دنیای پرنوسان امروز، به موفقیت مالی و شغلی برسیم؟

 

بسیاری از جوانان با ایده‌های ناب و انگیزه بالا وارد بازار می‌شوند، اما نمی‌دانند چگونه ذهن خود را آماده تصمیم‌های درست کنند و فرصت‌ها را به موفقیت مالی و شغلی تبدیل کنند. دکتر مینو مهرنوش، مدیرعامل مرکز استعدادیابی و خلاقیت کسب و کار ، در این گزارش رازهایی را فاش می‌کند که ذهن و مسیر حرفه‌ای شما را در مواجهه با بحران‌ها و نوسانات اقتصادی مقاوم می‌سازد.

به گزارش ایرنازندگی - در دنیای پرشتاب امروز، جوانان با چالش‌های پیچیده‌ای روبه‌رو هستند؛ از فشارهای اجتماعی و اقتصادی گرفته تا سردرگمی در انتخاب مسیر شغلی و دغدغه‌های مالی و شخصی. موفقیت دیگر صرفاً به داشتن مدرک تحصیلی یا شغل ثابت خلاصه نمی‌شود؛ بلکه ترکیبی از مهارت‌های فکری، فنی و انسانی، آگاهی مالی و قدرت تصمیم‌گیری است که مسیر را می‌سازد. اما چگونه می‌توان در این فضای پرنوسان، ذهنی آرام داشت، تصمیمات هوشمندانه گرفت و مسیر حرفه‌ای خود را با اعتماد به نفس ساخت؟ پاسخ این پرسش‌ها را می‌توان در تجربه و دیدگاه افرادی یافت که خود مسیر کارآفرینی و خلاقیت را تجربه کرده‌اند.

در این گزارش، گفت‌وگویی داشتیم با دکتر مینو مهرنوش، مدیرعامل مرکز استعدادیابی و خلاقیت کسب و کار و عضو هیات علمی دانشگاه تهران که سال‌ها در حوزه کسب و کار، اقتصاد دیجیتال و کارآفرینی فعالیت داشته و تجربه‌های واقعی و علمی خود را با جوانان به اشتراک می‌گذارد.

یافتن خود پیش از یافتن شغل؛ راز عبور از ترس و سردرگمی

دکتر مینو مهرنوش، متخصص کسب و کار و اقتصاد دیجیتال و دارنده دکتری اقتصاد بین‌الملل، که به‌عنوان کارآفرین برتر ملی و بین‌الملل نیز شناخته می‌شود، در گفت‌وگو با خبرنگار ایرنازندگی به بررسی چالش‌های ذهنی و روانی جوانان در ورود به بازار کار امروز پرداخت. او می‌گوید: «مهم‌ترین چالش ذهنی جوانان امروز، شکاف بین «هویت فردی» و «نقش اقتصادی» آن‌هاست. بسیاری از جوان‌ها نمی‌دانند دقیقاً چه کسی هستند و در چه نقشی می‌توانند بیشترین اثر را بگذارند.»

جوان امروز قبل از پیدا کردن شغل، باید خودش را پیدا کند

او تأکید می‌کند: «نظام آموزشی، خانواده و رسانه‌ها به‌جای پرورش مهارت‌های شناخت خود و تصمیم‌گیری، صرفاً از آن‌ها موفقیت ظاهری می‌خواهند. در نتیجه، وقتی وارد بازار کار می‌شوند، ذهنشان پر از اضطراب، مقایسه و ترس از شکست است. آن‌ها دنبال شغل مناسب نمی‌گردند، بلکه دنبال تأیید دیگران هستند؛ و همین باعث می‌شود مسیر تقلیدی و بی‌روح را دنبال کنند.»

مهرنوش می‌گوید: «ریشه این بحران روانی را می‌توان در یک جمله خلاصه کرد: جوان امروز قبل از پیدا کردن شغل، باید خودش را پیدا کند. بازار کار امروز برای ذهن‌های خلاق و خودآگاه فرصت بی‌نهایت دارد، اما برای ذهن‌های سردرگم و وابسته، حتی بهترین فرصت‌ها هم به بن‌بست تبدیل می‌شود.»

چگونه در دنیای پرنوسان امروز، به موفقیت مالی و شغلی برسیم؟

شجاعت، عبور از ترس و تجربه شکست

مهرنوش درباره ترس از شروع و شکست در میان جوانان توضیح می‌دهد: «ریشه اصلی این ترس، در نظام پاداش و تنبیه غلطی است که از دوران کودکی در ذهن نسل ما کاشته شده است. ما یاد گرفته‌ایم که اشتباه مساوی با تنبیه، تمسخر یا قضاوت است. در نتیجه، ناخودآگاه یاد گرفته‌ایم که امنیت را در "شروع نکردن" ببینیم.»

او اضافه می‌کند: «جامعه ما شکست را نه تنها تحمل نمی‌کند، بلکه تحقیر می‌کند، در حالی که در دنیای واقعی تنها راه یادگیری و پیشرفت، تجربه و شکست کنترل‌شده است. جوان بااستعداد وقتی می‌بیند محیط اطرافش نه حامی، بلکه منتقد و ناامیدکننده است، ذهنش به‌صورت دفاعی تصمیم می‌گیرد: شروع نکن تا شکست نخوری.»

شکست را باید به‌عنوان داده‌ای جدید برای تصمیم بهتر تعریف کرد، نه پایان راه

مهرنوش ادامه می‌دهد: «عبور از این ترس نسخه پیچیده‌ای ندارد، ولی نیاز به دگرگونی ذهنی دارد. شکست را باید به‌عنوان داده‌ای جدید برای تصمیم بهتر تعریف کرد، نه پایان راه. همچنین توصیه می‌کنم با شروع کوچک، فرصت تجربه موفقیت‌های زودرس ایجاد شود و در محیط‌های حمایتی و همراه با افرادی که تجربه واقعی دارند قرار بگیرند؛ این کار از هزاران سخنرانی انگیزشی مؤثرتر است.»

او تأکید می‌کند: «شجاعت، نبود ترس نیست؛ تصمیم به حرکت با وجود ترس است. جامعه‌ای که این را بفهمد، از نسل ترسو و محتاط به نسلی خلاق و مؤثر تبدیل خواهد شد.»

 

بیشتر بخوانید

باورهای مالی؛ ریشه پنهان تصمیم‌های اقتصادی جوانان

این متخصص کسب‌وکار و اقتصاد دیجیتال، درباره تأثیر باورهای مالی دوران کودکی و خانواده بر تصمیم‌های اقتصادی و شغلی جوانان می‌گوید:«نقش باورهای مالی دوران کودکی و خانواده در تصمیم‌های اقتصادی جوانان، تقریباً همه‌چیز است. ما پیش از آنکه پول را در دست بگیریم، تصویر ذهنی‌مان از آن را از والدین، معلمان و اطرافیان به ارث می‌بریم. اگر در کودکی شنیده‌ای "پول درآوردن سخت است"، "آدم‌های پولدار لزوماً دزدند"، یا "قناعت بهتر از ریسک است"، این جملات ناخودآگاه درونی می‌شوند و بعدها در تصمیم‌های اقتصادی ما فرمان می‌دهند.»

نقش باورهای مالی دوران کودکی و خانواده در تصمیم‌های اقتصادی جوانان، تقریباً همه‌چیز است

به اعتقاد مهرنوش، جوانی که در محیط ناامن مالی بزرگ شده، معمولاً ناخودآگاه یا به‌سمت ترس از ریسک می‌رود، یا برعکس، دچار هیجان ثروت سریع می‌شود که هر دو دام ذهنی‌اند.

او تأکید می‌کند: «نسل امروز برای موفقیت اقتصادی نیاز دارد باورهای مالی سالم بسازد؛ اینکه پول ابزار قدرت نیست، بلکه ابزار آزادی است؛ و اینکه رشد مالی نتیجه‌ مهارت، نظم و تفکر سیستمی است، نه شانس یا پارتی.»

پیش از آموزش سرمایه‌گذاری و کارآفرینی، باید آموزش "باورهای مالی سالم" را به خانواده‌ها داد. چون تا وقتی ذهن فرزند در کودکی با فقر فکری تربیت شود، حتی در بزرگسالی هم با هر میزان درآمد، احساس کمبود و ترس از شکست اقتصادی رهایش نخواهد کرد.»

چگونه در دنیای پرنوسان امروز، به موفقیت مالی و شغلی برسیم؟

چرا ایده‌های خوب جوانان در مسیر عمل شکست می‌خورند؟

مهرنوش در پاسخ به این پرسش که چرا بسیاری از جوانان با وجود داشتن ایده‌های نو، در اجرای آن‌ها شکست می‌خورند، می‌گوید: «ایده‌ها معمولاً نمی‌میرند چون بد هستند، می‌میرند چون ذهن صاحبشان برای تحمل واقعیت آماده نیست.»

او با نگاهی روان‌شناختی به این موضوع توضیح می‌دهد که چهار عامل اصلی در نیمه‌کاره ماندن ایده‌ها نقش دارند. نخست، وابستگی به هیجان اولیه به‌جای انضباط بلندمدت است. به گفته‌ او، شروع یک ایده با شور و اشتیاق ساده است، اما ذهن بسیاری از جوانان در مرحله‌ی سختی و تکرار، انگیزه را با خستگی اشتباه می‌گیرد. مهرنوش تأکید می‌کند: «واقعیت این است که ایده‌ها با هیجان شروع می‌شوند ولی فقط با انضباط زنده می‌مانند.»

ایده‌ موفق ایده ای است که ذهن پشت آن توان ماندن، اصلاح کردن و ادامه دادن داشته باشد

او دومین مانع را «کمال‌گرایی فلج‌کننده» می‌داند و می‌گوید بسیاری از جوانان ایده‌های خود را آن‌قدر صیقل می‌دهند که هیچ‌گاه جرأت اجرای نسخه‌ ناقص را پیدا نمی‌کنند. از نظر او، پشت این رفتار، ترس از قضاوت و نیاز به تأیید دیگران پنهان است و در نتیجه، ایده همیشه در فاز آماده‌سازی باقی می‌ماند و هرگز به مرحله‌ی اجرا نمی‌رسد.

مهرنوش در ادامه به نبود ساختار ذهنی برای تقسیم کار اشاره می‌کند و می‌افزاید: «ذهن خلاق معمولاً در تصویرسازی عالی است، اما در مدیریت جزئیات ضعیف. بدون برنامه‌ اجرایی و شاخص پیشرفت (KPI)، ایده مثل ماشینی بدون فرمان است — حرکت می‌کند، ولی به مقصد نمی‌رسد.»

او همچنین فقدان محیط حمایتی و هم‌فکر را از دلایل مهم شکست ایده‌ها می‌داند و معتقد است: «ایده وقتی تنهاست، می‌میرد. اگر اطراف جوان پر از افراد ناامید یا منفی‌نگر باشد، ذهنش درگیر دفاع از ایده می‌شود، نه ساختن آن

مهرنوش تأکید می‌کند: «ایده‌ موفق آنی نیست که خوب به نظر برسد، بلکه آنی است که ذهن پشت آن توان ماندن، اصلاح کردن و ادامه دادن داشته باشد. خلاقیت بدون انضباط، فقط رویاپردازی است.»

آرامش در طوفان اقتصادی؛ کنترل ذهن به‌جای کنترل شرایط

مهرنوش در پاسخ به پرسشی درباره چگونگی حفظ آرامش ذهنی و اتخاذ تصمیم‌های منطقی در شرایط پرنوسان اقتصادی می‌گوید: «در شرایط پرنوسان اقتصادی، آرام ماندن یعنی تسلط بر ذهن، نه کنترل بر شرایط بهترین راه است. نوسان بیرونی همیشه وجود دارد، اما آنچه انسان را زمین می‌زند، واکنش ذهنی اوست، نه خود بحران.»

 جوانی که ذهن خود را بر پایه‌ واقعیت، تحلیل و انضباط فکری ساخته است، حتی در آشوب اقتصادی نیز می‌تواند مسیر درست را تشخیص دهد.

وی ادامه می‌دهد: «در چنین فضایی، فردی که ذهنش منسجم و آگاه است، مانند خلبانی است که در طوفان پرواز می‌کند؛ می‌داند باد می‌وزد، اما به ابزارها و مهارتش اعتماد دارد.»

مهرنوش با اشاره به ضرورت تمرکز ذهنی در بحران، نخستین اصل تصمیم‌گیری منطقی را «تفکیک چیزهایی که کنترل‌پذیرند از چیزهایی که نیستند» می‌داند. او تأکید می‌کند: «تو نمی‌توانی تورم را کنترل کنی، اما می‌توانی مهارت، شبکه و انعطاف خود را تقویت کنی. هر ثانیه‌ای که صرف گلایه از بیرون شود، از توان تصمیم‌سازی در درون کم می‌کند.»

بازار همیشه بین دو احساس نوسان دارد: ترس و طمع. کسی که با داده تصمیم می‌گیرد، نه با هیجان، همیشه جلوتر است

او دومین اصل را «ساختن ذهن تحلیلی به‌جای ذهن واکنشی» عنوان می‌کند و توضیح می‌دهد: «بازار همیشه بین دو احساس نوسان دارد: ترس و طمع. کسی که با داده تصمیم می‌گیرد، نه با هیجان، همیشه جلوتر است. مطالعه، یادگیری و مشورت با افراد با تجربه، ذهن را از واکنش‌گرایی نجات می‌دهد.»

مهرنوش در ادامه می‌افزاید: «ما دنبال اقتصاد پایدار می‌گردیم، در حالی که باید دنبال خودِ پایدار باشیم. اگر ذهن تو روزانه ورزش کند، مراقبه کند، هدف بنویسد و برنامه‌ریزی کند، بحران بیرونی فقط نویز است، نه زلزله.»

او تأکید می‌کند که آرامش واقعی نه محصول ثروت است و نه نتیجه‌ ثبات اقتصادی، بلکه از وضوح ذهنی ناشی می‌شود. به گفته‌ او: «وقتی دیدگاهت روشن باشد، حتی در بی‌ثبات‌ترین بازار هم می‌توانی مسیر خودت را پیدا کنی و ادامه دهی.»

چگونه در دنیای پرنوسان امروز، به موفقیت مالی و شغلی برسیم؟

مسیر موفقیت از جنس مهارت است، نه سرمایه

این متخصص کسب‌وکار و اقتصاد دیجیتال، در پاسخ به پرسشی درباره اینکه مسیر موفقیت برای جوانان امروز بیشتر از جنس مهارت‌آموزی است یا سرمایه‌گذاری مالی، با قاطعیت می‌گوید: «بی‌هیچ تردیدی، مسیر موفقیت برای جوان امروز از جنس مهارت است، نه سرمایه. سرمایه بدون مهارت مثل بنزین در دست کسی است که رانندگی بلد نیست؛ یا تلف می‌شود، یا خطرناک می‌شود. اما مهارت، خودش تولید سرمایه می‌کند.»

او با اشاره به تحولات اقتصاد جهانی و نقش پررنگ فناوری‌های نو می‌افزاید: «در دنیای امروز که اقتصاد دانش‌محور و هوش مصنوعی در حال بازتعریف همه‌چیز است، پول دیگر مزیت رقابتی نیست — توانایی یادگیری سریع، حل مسئله و خلق ارزش است.»

 «واقعیت این است که خیلی از جوان‌ها اشتباه  فکر می‌کنند که برای شروع باید پول داشته باشند. پول دنبال ارزش می‌رود، نه برعکس. کسی که مهارت ساخت ارزش دارد، سرمایه‌گذار خودش دنبالش می‌آید.»

او با بیان اینکه سرمایه‌گذاری واقعی از خود فرد آغاز می‌شود، ادامه می‌دهد: «در دنیای امروز، سه نوع مهارت تعیین‌کننده‌اند؛ مهارت فکری شامل تحلیل داده، تفکر سیستمی و تصمیم‌گیری؛ مهارت فنی شامل ابزارهای دیجیتال، فناوری، زبان و درک روندهای جدید؛ و مهارت انسانی شامل ارتباط، مذاکره، همکاری و مدیریت احساسات.»

به گفته‌ مهرنوش، اگر جوان این سه نوع مهارت را داشته باشد، سرمایه فقط نقش سرعت‌دهنده دارد، نه شرط لازم برای موفقیت. او تصریح می‌کند: «در شرایط فعلی کشور، هرکس اول به‌دنبال سرمایه برود، شکست می‌خورد؛ اما هرکس اول روی خودش سرمایه‌گذاری کند، دیر یا زود تبدیل به منبع سرمایه برای دیگران می‌شود.»

مسیر آماده وجود ندارد؛ مسیر را باید ساخت

مهرنوش درباره توصیه‌هایش به جوانانی که تازه وارد بازار کار شده‌اند، می‌گوید: «اولین توصیه‌ام این است که دنبال مسیر آماده نباش، دنبال ساختن مسیر خودت باش. بازار کار امروز دیگر مثل گذشته نیست که شغلی ثابت و مسیر از پیش‌تعریف‌شده داشته باشد. امروز سرعت تغییرات به حدی بالاست که تنها کسی دوام می‌آورد که یادگیرنده‌ی مادام‌العمر باشد.»

در دنیایی که همه دنبال نتیجه‌ فوری‌اند، کسی که منظم، دقیق و صادق بماند، نایاب و در نتیجه بسیار باارزش است

او با تأکید بر اهمیت تجربه در سال‌های ابتدایی فعالیت شغلی، توضیح می‌دهد: «کار را برای یادگیری شروع کن، نه برای حقوق. در سال‌های اول، مهم‌ترین سرمایه تو تجربه و شبکه است، نه عدد فیش حقوقی. کسی که در پنج سال اول فقط دنبال پول می‌دود، معمولاً بعد از ده سال از رشد جا می‌ماند.»

این متخصص کسب‌وکار و اقتصاد دیجیتال اظهارداشت: «زود ناامید نشو. هیچ‌کس از روز اول در مسیر درست نیست. موفق‌ها همان شکست‌خورده‌هایی هستند که ماندند و از هر زمین خوردن داده جمع کردند.»

او در بخش دیگری از سخنانش بر اهمیت مهارت‌های ارتباطی و کنترل هیجانات تأکید کرده و می‌گوید: «هوش هیجانی‌ات را تقویت کن. یاد بگیر چطور در محیط کاری با آدم‌های سخت رفتار کنی، چطور بازخورد بگیری، و چطور بدون سوختن، ادامه دهی. این مهارت از هر مدرکی باارزش‌تر است.»

مهرنوش با اشاره به تغییر معیارهای بازار کار در عصر جدید تصریح می‌کند: « بازار کار دیگر مدرک‌محور نیست، مهارت‌محور است. اگر مهارتی داری که واقعاً ارزش خلق می‌کند، بازار دیر یا زود تو را پیدا می‌کند — حتی اگر رزومه‌ات ساده باشد.»

او در پایان تأکید می‌کند: «پایدار و حرفه‌ای بمان. در دنیایی که همه دنبال نتیجه‌ فوری‌اند، کسی که منظم، دقیق و صادق بماند، نایاب و در نتیجه بسیار باارزش است.»

مهرنوش در جمع‌بندی سخنان خود یادآور می‌شود: «موفقیت شغل نیست، مسیر است. مسیر را با صبر، یادگیری و صداقت بساز، پول و اعتبار خودش دنبالت می‌آید.»

 

  •  
  •  
  •  
  •  
  •  

برچسب ها : موفقیت مالی و شغلی کسب و کار بازار کار کارآفرینی اشتغال زایی مهارت