راوی گفت:حق خوزستان برای رفع بحران ریزگردها را بگیرید
رئیس مجمع نمایندگان استان گفته : موضوع ریزگردها جدی گرفته نشده و تلاشی که باید برای رفع این پدیده خطرناک می شد، انجام نشده است. از جمله قرار بوده از سال 96 به بعد 3 هزار و 200 میلیارد تومان به منظور مدیریت کانون های هفت گانه ریزگردها هزینه شود اما تاکنون حدود 35 درصد این مبلغ محقق شده است. در سال 1400 هم در این زمینه 80 میلیارد تومان برای خوزستان در نظر گرفته شد اما در مجموع تاکنون 400 میلیارد تومان برای کنترل ریزگردها هزینه شده است، بنابراین از برنامه سال 96 تاکنون دو میلیارد و 800 میلیون تومان عقب هستیم که این مساله نشان می دهد توجه خاصی به این موضوع نشده است.بی توجهی به مشکلات مردم خوزستان از جمله ریزگردها یا گرد و خاک و هر اسم دیگری که روی آن می گذارند، موضوع تازه ای نیست و عملاً شاهد یک بام و دو هوا در خصوص رسیدگی به مسائل پایتخت و استانها، به خصوص خوزستان هستیم.دیدیم که وقتی هوای تهران مقداری آلوده و گرد و خاکی شد، چطور همه برای رفع مشکلات مردم و ماندن آنها در خانه به تکاپو افتادند و حتی مسابقه فوتبال را هم لغو کردند، اما اینجا بخاطر سوء مدیریت ها و ناتوانی در تصمیم گیری، چه به روز مردم آوردند و دانش آموزان و کارکنان ادارات را در آلوده ترین روز امسال به خارج از خانه هدایت کردند و چه ترافیکی شده بود.
روزی که گفتند خوزستان استان ویژه و دارای استاندار ویژه شده و نگاه دولت به این استان ویژه است، کمی به آینده امیدوار شدیم، اما چه زود واهی بودن این وعده ها به اثبات رسید، مگر اینکه دولت و نمایندگان و مسئولان استانی در صدد جبران مافات برآیند و برای رفع یا لااقل کاهش بحران گرد و خاک با فشار به وزارت نیرو در بعد داخلی و اجرای دیپلماسی برای بخش خارج از کشور این معضل، چاره اندیشی کنند و حق استان را بگیرند.
کاش بازرسی ها و برخوردها همه جا مثل شوشتر بود!
در بازرسی از یک شرکت دولتی 43 هزار تن شکر سفید و 800 تن شکر کشف شد که با توجه به امتناع از عرضه محموله توقیف و تخلف از طرف تعزیرات حکومتی شهرستان شوشتر رسیدگی و حکم صادر شد که براساس آن، مدیر عامل شرکت به یک سال انفصال موقت از خدمات دولتی محکوم شد. البته اگر موضوع شفاف تر اعلام می شد، بهتر بود، اما باید دید چنین برخوردهایی (که مسلماً لازم است) در شهرهای بزرگتر از شوشتر، به خصوص در تهران هم اعمال می شود¿ به عنوان مثال مدتی است بار دیگر عرضه روغن کم شده و عمده فروشان مدعی هستند که تولید کنندگان از عرضه روغن خودداری می کنند تا قیمت جدید اعلام شود و گر نه انبارها پر از روغن است. حالا باید دید چرا بازرسان صنعت و معدن و تعزیرات در اقدام مشترک به این انبارها سر نمی زنند تا تولیدات احتکاری را کشف و به بازار تزریق و با متخلفین برخورد قانونی کنند. اگر هم علت کمبود روغن موضوع دیگریست اطلاع رسانی کنند.
در خصوص چگونگی تزریق واکسن سرخک شفاف سازی کنید
بعضی اطلاع رسانی های نادرست، حسابی خانواده ها را وحشت زده و سرگردان می کند، مثل همین هشدارهایی که در باره خطرات بیماری سرخک کودکان منتشر شده و از مردم خواسته اند برای تزریق واکسن سرخک به مراکز بهداشتی مراجعه کنند، آنها هم به این مراکز هجوم برده و اصرار دارند که بچه هایشان را واکسن بزنند، در حالی که بچههایی که واکسن یکساله و 18 ماهگی زده اند، نیاز به واکسن ندارند. برای رفع نگرانی خانواده ها بهتر است مسئولان بهداشتی در مورد واکسن سرخک شفاف سازی کنند، چرا که در غیر این صورت مردم در مراجعه به مراکز بهداشتی حرف این نیروهای خدوم را قبول نمی کنند و برخوردهای ناخوشایندی پیش می آید.
امروز، حقوق بگیرها، 30 درصد حقوق سال 97 رای می گیرند
اعلام عدد صحیح خط فقر همچنان در ابهام مانده و تا حالا هیچ دولتی در این مورد روشنگری نکرده است و یکبار که معاون وزیر رفاه اعلام کرد حداقل درآمد یک خانواده چهار نفره برای این که زیر خط فقر نرود، حدود 4/5 میلیون تومان است، این اظهار نظر با واکنش کارشناسان اقتصادی مواجه شد، چرا که شرایط اقتصادی کشور، گرانی کالاها و مایحتاج مردم، نمی تواند با این رقم برای یک خانواده چهار نفره همخوانی داشته باشد.
البته نهادهای حمایتی مانند کمیته امداد و سازمان بهزیستی که به صورت غیر رسمی، وضعیت بازار را رصد می کنند، به خط فقر 10 میلیونی رسیده اند، کما اینکه تابستان 1400 رئیس کمیته امداد در باره افزایش خط فقر به رقم 10 میلیون تومان اشاره کرد.
به موجب یک گزارش پایش خط فقر، سبد معاش خانواده در اول فروردین 99، چهار میلیون و هشتصد هزار تومان بود در حالی که به دنبال تورم 34 درصدی در 11 ماه سال 99، سبد معاش در بهمن ماه همان سال به حدود 6 میلیون و 800 هزار تومان افزایش یافت و همان موقع معاون مشارکت های مردمی کمیته امداد اعلام کرد که خط فقر غذایی به ازای هر نفر 670 هزار تومان است، در شورای عالی کار هم خط فقر و تامین هزینه های سبد زندگی حدود هفت میلیون تومان تعیین شد. از بحث کارشناسی که بگذریم با یک احتساب ساده می توانیم کاهش درآمدها را در سالهای اخیر عواملی برای افزایش فقر و تغییر هزینه سبد معاش خانواده ها بدانیم چون صعود قیمت ها با درآمدها نسبت معکوس داشته است. به عنوان مثال برنج در سال های گذشته روند صعودی داشته و از نظر گرانی اقلام اساسی، رکورد زد بطوری که یک کیسه برنج ایرانی که سال 97، 35 تا چهل هزار تومان بود، سال 99 به 100 هزار تومان و بعد تا حدود 500 هزار تومان بالا رفت که ناشی از سوء مدیریت ها و ناتوانی در تنظیم بازار توسط مسئولان کار نابلد بوده، به همین ترتیب سایر اقلام افزایش چشمگیر قیمت داشتند که نتیجه آن پر رنگ تر شدن خط فقر و کوچک تر شدن سفره مردم بوده است.
مقایسه حقوق ها و درآمدها در سالهای گذشته تا به امروز حقایق انکارناپذیری را به اثبات می رساند. کسی که در فروردین سال 97 سه میلیون و پانصد هزار تومان حقوق گرفته (معادل هزار دلار) وقتی این رقم را با فروردین سال 1400 مقایسه کنیم، امروز 7 هزار تومان می گیرد. به عبارت دیگر همه افراد حقوق بگیر، امروز 30 درصد حقوق سال 97 را دریافت می کنند. بازار هم با مردم براساس دلار معامله می کند، مانند آجیل که برابر دلار افزایش قیمت داشت.واضح است که تبعات تورم، مشکلات معیشتی و افزایش روز افزون خانواده هایی که به زیر خط فقر می روند جامعه را ملتهب و موجب بیشتر شدن مسائلی مانند طلاق و جرم و جنایت هایی می شود که به هیچ وجه زیبنده کشوری مثل ما نیست چرا که ما سرزمینی ثروتمند هستیم و نفت می فروشیم. به نظر می رسد ریشه اصلی این نا به سامانی های اقتصادی ندادن کارها به افراد کارآمد و مطلع است. ما، در گذشته وزیر بازرگانی داشتیم که حتی یک روز سابقه کاری را که به او سپردند نداشته، یا وزارتخانه ها بین افرادی وابسته به جناح ها دست به دست شده اند و تا وقتی وضع به این منوال است، نمی توان امیدی به بهبود جامعه داشت، مگر آنکه عزم رئیس جمهور همان طور که قول داده ریشه کن ساختن خط فقر باشد.
برچسب ها : خوزستان بحران ریزگردها عمده فروشان