راوی گفت: فشار دیپلماسی برای مقابله با عوامل خارجی ریزگردها دیده نمی شود

در برنامه «ثریا» پیرامون سدهایی که در ترکیه احداث شده و اثرات آنها در ایجاد گرد و خاک گفته شد : بر روی دو رودخانه ترکیه 22 سد و 19 نیروگاه ساخته شده و یکی از این سدها که بشدت در افکار عمومی و رسانه ها مطرح شده، سد معروف آتاتورک است که از لحاظ ظرفیت مخازن به اندازه کل مخازن سدهای ایران است ( با مجموع 50 میلیارد مترمکعب آب) که بر روی رودخانه فرات احداث شده، سد ایلیسو هم صد برابر سد لتیان ظرفیت دارد. ( بر روی رود دجله) و معلوم نیست ترکیه چقدر آب لازم داشته که فقط یکی از آنها 50 میلیارد مترمکعب ظرفیت دارد. در کل بیش از 500 سد احداث کرده اند، البته این مطالب براساس داده های عمومی است و 22 سد ترکیه در پروژه گاپ است. در این برنامه همچنین گفته شد : این سوال جدی از مسئولین دیپلماسی وقت کشور مطرح است که شما وقتی همه دیپلماسی تان را در برجام بردید، منافع ملی ایران در این حوزه هم مطرح است و با ترکیه و سوریه باید همفکری کنید چون آنها هم با ما تعامل دارند اما ندیدیم در این باره چاره اندیشی کنند.
جلسه زیاد برگزار شده اما خروجی نمی بینیم در حالی که این موضوع به مطالبه افکار عمومی تبدیل شده است و باید کار مشترک با عراق و سوریه انجام شود، بالاخره طرف ترکیه ای با ما تعامل دارد، اما ندیدیم که فشار جدی دیپلماسی چه از سمت وزارت امور خارجه و چه از طرف وزارت نیرو وجود داشته باشد و در این سالها علیرغم هشداری که داده شده سدها یکی پس از دیگری ساخته شدند و همه داریم نگاه می کنیم در حالی که بخش زیادی از این ریزگردها از این سمت و به خاطر این عوامل به کشور وارد می شود.
گفتنی است که دجله مستقیماً از ترکیه وارد عراق می شود و عراق را آبیاری می کند و سرانجام به تالاب هورالعظیم می رسد. با ساختن سد ایلیسو ترکیه از ورود 56 درصد منابع آب دجله به خاک عراق جلوگیری و تالاب هورالعظیم را کم آب و فاجعه زیست محیطی به وجود می آورد. این سد گنجایش 3 برابر سد کرخه را دارد و کل کشور را درگیر ریزگرد خواهد کرد و بنابراین فعال شدن دیپلماسی برای جلوگیری از این فاجعه ضرورت دارد.
جلوه های ویژه آبادانی ها در حضور و کمک به امدادرسان ها و نجات زیرآوار مانده ها
یکی از جلوه های ویژه و قابل ارزش و قدردانی از مردم خونگرم آبادان، حضور صمیمانه آنان در محل فرو ریختن ساختمان متروپل است که قبل از آمدن نیروهای امدادی با دست خالی و حتی با وسایل ابتدایی در آوار برداری و نجات افرادی که زیر آوار مانده بودند، کمک کردند. برای دادن خون هم اعلام آمادگی کردند. آبادانی ها همچنین با برقراری مواکبی در خدمت نیروهای امدادی و تمام کسانی که در محل این فاجعه حضور دارند، هستند و بین آنها غذا و چای توزیع می کنند. شهروندان آبادانی همچنین با برپائی تجمع هایی همدردی خود را با خانواده های داغدیده ابراز و خواستار رسیدگی و اقدام قاطع دستگاه قضائی در مجازات مقصرین در هر رده مسئولیتی، هستند که درخواست به حقی است. مقامات مربوط هم از رئیس جمهوری تا سایرین قول انجام این کار را داده اند و تاکنون افرادی هم در این رابطه بازداشت شده اند. اما همان طور که پیش از این هم گفتیم باید از این فاجعه عبرت گرفت و اقدام به شناسایی و رفع خطر از ساختمان هائی چه در آبادان و چه در دیگر شهرستانها که رعایت مسایل فنی ساختمان در آنها نشده و امکان ریزش دارند، کرد، ضمن این که خیلی از ساختمانهای قدیمی و فرسوده هم نیاز به ایمن سازی دارند.
نمایندگان استان هیأت رئیسه را از دست دادند، برای عضویت در کمیسیون ها بجنبند
در انتخابات هیأت رئیسه مجلس که در دوره قبل یک نماینده اهواز عضویت داشت، این بار همین هم به حد نصاب رأی نیاورد. حال لااقل تلاش شود از این 18 نماینده بعضی از آنها عضو  کمیسیون های مجلس شوند تا شاید بتوانند کاری یا حرفی برای مردم استان و دفاع از منافع آنها در پارلمان داشته باشند. عجیب است که نمایندگان ما قادر نیستند تعدادی از نمایندگان را به سمت خود جلب کنند و رأی آنها را داشته باشند، در حالی که خوزستان این همه جای کاردارد، اما جای کاردان ها در آنجا که باید باشند، خالی است.
اهواز نیاز به بیمارستان تخصصی کودکان با امکانات جنبی دارد
در حالی که عوارض گرد و خاک و آب، موجب بروز انواع بیماری های کودکان در خوزستان و خصوصاً اهواز شده، جای یک بیمارستان تخصصی در این شهر خالی است و تنها یک درمانگاه بنام پهلوان در کیان پارس داریم که آن هم فاقد داروخانه و بخش تزریقات است و پس از مراجعه به آنجا خانواده کودک بیمار، هر قدر هم اورژانسی باشد، باید مدت ها دنبال تهیه دارو درشهر بگردد که اگر بی موقع باشد این کار خیلی سخت است.
همین طور اگر کودک نیاز  به تزریق سرم داشت (مثلاً بعد از نیمه شب)، باید مدت ها وقت صرف پیدا کردن محلی برای این کار کرد. تنها بیمارستان معروف به کودک در اهواز هم آموزشی است (ابوذر) و وقتی با آنجا تماس گرفته می شود می گویند پزشک متخصص نداریم و راهنمایی می کنند که به درمانگاه پهلوان مراجعه شود. این در حالی است که در کلانشهرهایی مثل تبریز، اصفهان، شیراز و ... چندین بیمارستان تخصصی کودکان وجود  دارد.
در این مورد دو نکته قابل ذکر است و توجه به آنها اهمیت دارد. اول این که باید مشوق هایی به منظور تأسیس و راه اندازی بیمارستان تخصصی کودک در این کلانشهر، از سوی دانشگاه علوم پزشکی برای پزشکان متخصص کودک در اهواز و حتی سایر شهرهای خوزستان در نظر گرفت.
دوم این که هر جا قرار است بیمارستان یا حتی درمانگاهی ساخته شود، باید داروخانه و بخش تزریقات و لوازم پزشکی در محوطه آنجا پیش بینی و مستقر شود، ضمن این که چنین درمانگاه و بیمارستانی را باید در یک منطقه مناسب که بار ترافیکی ندارد بسازند، نه اینکه مثلاً باز هم در کیان پارس باشد که به خاطر اشباع در مجتمع های پزشکی، تجاری و مسکونی، رفتن به آنجا وقت گیر وجائی برای توقف خودرو پیدا نمی شود. به هر حال امیدواریم این موضوع مورد توجه مسئولین و سرمایه گذاران، به خصوص پزشکانی که قصد خدمت در استان را دارند، قرار بگیرد.
 

برچسب ها : دیپلماسی اهواز ریزگردها