شماره خبر : 34722
منتشر شده در مورخ : ۸ شهریور ۱۴۰۳
ساعت : 13:57
ظلم فاحش به نظام، با اخلال در پرونده انفخار نخست وزیری!

ظلم فاحش به نظام، با اخلال در پرونده انفخار نخست وزیری!

                                                 
هشتم شهریور سالروز حادثه تلخ انفجار سال 1360 نخست وزیری توسط نیروهای نفوذی منافقین است که به شهادت شهیدرجائی رئیس جمهور مکتبی و شهید باهنر نخست وزیر دانشمند جمهوری اسلامی ایران منجر شد و بجهت شایستگیها و ویژگیهای برجسته این دو دولتمرد مؤمن و مردمی این روز بنام روز دولت نام گرفت. سزاوار است در چنین روزی با ذکر عللی که موجب شد تا این دو بزرگوار به عنوان نماد خدمت و صداقت در جمهوری اسلامی ایران شناخته شوند، دولتمردان حال و آینده کشور به الگوگیری از آنان توصیه شوند، امّا علاوه بر آن لازم است که از ظلم دنباله داری که با اخلال در پیگیری پرونده انفجار نخست وزیری، به این دو بزرگوار و بالاتر از آن، به کشور و نظام اسلامی روا شده نیز سخن به میان آید تا شاید با افتتاح پرونده این جنایت بزرگ، که براثر اعمال نفوذ افراد شناخته شده ای از منافقین جدید، نیمه کاره رها شد، از ادامه این ظلم جلوگیری شود.
شهادت این دو بزرگوار و جمعی دیگر از بهترین یاران انقلاب و یاوران امام رحمت ... علیه غالبا توسط منافقینی صورت گرفت که در مراکز حساس نفوذ کرده و با جلب اعتماد مسئولین، در کنار شخصیت‌های برجسته نظام کاشته شده بودند. کلاهی، جنایتکاری که با انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی، شهید بهشتی و 72 تن از یاوران انقلاب را به شهادت رسانید، منافقی نفوذی بود که توانست با جلب اعتماد آن شهید بزرگوار و اطرافیانش در جنایت خود موفق گردد. کشمیری عامل انفجار نخست‌وزیری و قاتل شهیدان رجایی و باهنر نیز از منافقین نفوذی بود که عملا دبیری شورای امنیت را به‌عهده و بر حساس‌ترین و محرمانه‌ترین اطلاعات کشور دسترسی داشت. عامل انفجار دادستانی و شهادت شهید قدوسی دادستان انقلاب نیز عضوی از سازمان منافقین تشخیص داده شده که توانسته بود در این مرکز حساس نفوذ پیدا کند.
چگونگی نحوه نفوذ این جنایتکاران در مراکز حساس کشور و ضربات سنگینی که به نظام وارد شد نشان می‌دهد که این افراد هم به هنگام نفوذ و جلب اعتماد مقامات ارشد، که طعمه‌های بعدی آنها بودند، و هم پس از انجام جنایت و برای فرار از مهلکه، از حمایت کسانی برخوردار بوده‌اند که با چهره‌هائی به‌ظاهر انقلابی، مسئولیت‌های حسّاسی را در نظام اسلامی به‌عهده داشته‌اند. در جریان انفجار نخست‌وزیری که همان اشخاص توانستند با جسدسازی و شهیدنمائی، فرار کشمیری جنایتکار و خانواده منافقش را میسّر کنند و بسیاری از سرنخ‌های این جنایات را از بین ببرند، با درایت و همت دیده‌بان وفادار انقلاب، شهید لاجوردی دادستان وقت انقلاب، پرونده‌ای در مورد این حادثه تشکیل ‌شد و سرنخ‌هایی از چگونگی نفوذ عوامل منافقین و منافقین جدیدی که با حضور در پست‌های حسّاس عامل تسهیل نفوذ تروریست‌ها در مراکز حساس و پشتیبانی همه‌جانبه از آنها بودند، کشف ‌گردید و فرصتی فراهم شد تا برخی از این حمایتگران شناسایی و بعضاً دستگیر شوند که متاسفانه با کنار گذاشتن شهید لاجوردی و بدون روشن شدن موضوع، دستگیر شدگان با اعمال نفوذهائی آزاد شدند تا ضمن ادامه حضور خسارتبار در مسئولیتهای حسّاس و یا فرار به دامان دشمنان ملّت ایران، همچنان جمهوری اسلامی ایران را مورد تهدید قرار دهند.
کمترین انتظار خونخواهان شهیدان جنایات منافقین، یعنی ملّت هوشیار ایران، این است که با افتتاح مجدّد این پرونده توسط قوّه قضائیه، ضمن ابهام زدائی از نقش حمایتگران، در جنایات صورت گرفته، خائنینی که واسطه این جنایات بوده اند تحت هر شرایطی، به سزای عمل خود برسند.

موسوی زاده

 

برچسب ها : نخست وزیر منافقین دولت