تغییر نام برای سرپوش گذاشتن بر شکست شمشیرهای آهنین

حدود دو هفته است که رژیم صهیونیستی با نقض آتش‌بس، جنگ با غزه را با نامی جدید از سر گرفته است. با این حال با توجه به تغییر نکردن روش ارتش جنگ این رژیم پیش‌بینی می‌شود نتیجه‌ای جز جنایت بیشتر به دنبال نداشته باشد.

به گزارش ایرنا: پس از غافلگیری رژیم صهیونیستی در هفت اکتبر، سران و فرماندهان رژیم صهیونیستی اعلام کردند طی جنگ پیش‌رو، غزه را تصرف، حماس را نابود و اسیران خود را باز گردانند. حدود یک ماه پس از بمباران‌های وحشیانه و مستمر علیه مردم بی‌دفاع غزه، ارتش رژیم صهیونیستی حمله زمینی خود به غزه را آغاز کرد و با استفاده از پوشش آتش گسترده نیروی هوایی و همچنین حمایت کامل لجستیکی و مستشاری کشورهای غربی از جمله آمریکا، اقدام به ورود زمینی به غزه کرد و همزمان از زمین، دریا و آسمان، غزه را هدف حملات خود قرار داد. این عملیات زمینی، هوایی و دریایی که «شمشیرهای آهنین» (חרבות ברזל) نامیده شده، با حمایت کامل مالی و لجستیکی بسیاری از کشورهای جهان علیه مردم غزه، تا ۱۵ ماه بدون کوچک‌ترین توقفی ادامه پیدا کرد.

نتیجه ۱۵ ماه جنگ همه‌جانبه رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه، شهادت دست‌کم ۵۰ هزار فلسطینی (آمار رسمی)، تخریب کامل غزه و جنایت علیه بشریت بود، بدون آنکه هیچ‌کدام از اهداف اعلامی سران رژیم صهیونیستی محقق شود.

بر اساس اطلاعات موجود تا اواخر سال ۲۰۲۴، هزینه‌های این جنگ برای اسرائیل بسیار سنگین و گزاف بوده است. طبق گزارش‌هایی که از منابع رسانه‌ای گوناگون مانند یورونیوز، آسوشیتد پرس و روزنامه عبری کلکلیست، تا ماه نوامبر ۲۰۲۴ (حدود ۴۰۰ روز بعد از شروع جنگ)، هزینه‌های مستقیم جنگ حدود ۶۶ میلیارد دلار برآورد شده است. این شامل هزینه‌های نظامی مانند فعالیت سامانه‌های دفاع موشکی (از جمله گنبد آهنین)، عملیات زمینی و هوایی، و همین‌طور خسارت‌های اقتصادی مانند کاهش گردشگری، تعطیلی کسب‌وکارها و هزینه های لازم برای فراخوان نیروهای ذخیره می‌شود.

باید گفت این هزینه، مربوط به چند ماه قبل است و با در نظر گرفتن عوامل مختلف از جمله بودجه جدید برای ارتش رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۲۵ و ادامه کاهش درآمدهای گردشگری، می‌توان ارزیابی کرد که هزینه جاری این جنگ به بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار رسیده است.

علاوه بر این رژیم صهیونیستی مجبور شد قراردادهای فروش تسلیحات خود را لغو کند و این موضوع در کنار ظاهرشدن مشکلات جنگ‌افزارهای رژیم صهیونیستی در روند جنگ، موجب کاهش ارزش اقتصادی آن تسلیحات شد و این کاهش سودآوری تسیلحات بعد از جنگ نیز آثار اقتصادی خود را خواهد داشت.

اما پس از توافق آتش‌بس میان مقاومت فلسطین و رژیم صهیونیستی و عقب‌نشینی ارتش رژیم صهیونیستی از بخش‌های گسترده‌ای از مناطق اشغالی در غزه که به اذعان تمام کارشناسان خارجی از جمله کارشناسان عبری‌زبان و همچنین سران رژیم صهیونیستی، از آن به‌عنوان شکست مطلق اسرائیل در برابر مقاومت فلسطین یاد می‌شود، رژیم صهیونیستی که نمی‌توانست این ناکامی آشکار را تحمل کند، پس از گذشت حدود دو ماه از برقراری آتش‌بس، با کنار گذاشتن تعهدات خود از جمله ورود به مرحله دوم توافق (پایان کامل جنگ)، اقدام به آغاز مجدد جنگ در غزه و حملات هوایی به غیرنظامیان کرد.

حملات جدید رژیم صهیونیستی و به بیان دقیق‌تر جنگ دوم (جنگ قدرت و شمشیر) به غزه در بامداد ۱۸ مارس ۲۰۲۵ (۲۸ اسفند ۱۴۰۳)، پس از آتش‌بس بین اسرائیل و حماس آغاز شد. به گفته وزارت بهداشت غزه که توسط حماس اداره می‌شود، بیش از ۴۳۰ فلسطینی در حمله اولیه در نوار غزه به شهادت رسیدند. از آغاز این عملیات، بیش از ۱۰۰۰ فلسطینی، از جمله صدها کودک، به شهادت رسیده‌اند. با این حملات، تعداد رسمی شهدای غزه از ۵۰ هزار نفر فراتر رفت تا رکورد تاریخی جنایت علیه بشریت در قرن بیست‌ویکم شکسته شود.

اما دور جدید عملیات ارتش رژیم صهیونیستی در غزه، تفاوتی قابل‌توجه و ملموس با دور اول جنگ داشت که شاید با توجه به حساسیت تحولات جاری، چندان مورد توجه قرار نگرفت.

سران رژیم که در ابتدای آغاز تهاجم به غزه، عملیات «شمشیرهای آهنین» را عملیاتی برای نابودی مقاومت و پیروزی نهایی در غزه عنوان کرده بودند، در دور جدید حملات، نام عملیات «شمشیرهای آهنین» را تغییر داده و عملیات جدید در غزه را «قدرت و شمشیر» (עוז וחרב) نامیدند.

در واقع، سران رژیم با این تغییر و اعلام راهبرد جدید در این عملیات، به‌صورت غیرمستقیم بر پایان «شمشیرهای آهنین» و ناکامی آن در دستیابی به اهداف اعلامی اذعان کرده و پرونده آن را بستند. سران رژیم صهیونیستی که قصد نداشتند به‌صورت رسمی به ناکامی خود در جنگ در برابر مقاومت فلسطین اذعان کنند، با این اقدام در عمل شکست «شمشیرهای آهنین» را پذیرفتند.

یوسی یهوشوع (יוסי יהושוע) تحلیلگر نظامی روزنامه یدیعوت آحارانوت، در یک برنامه تلویزیونی در شبکه i۲۴ (ژانویه ۲۰۲۵)، با لحنی تند گفت: «اسرائیل شکست خورده است، ارتش بزرگ اسرائیل با تمام امکاناتش، بعد از ۱۵ ماه نتوانست حماس را شکست بدهد.» وی تاکید کرد که حتی اگر ترامپ هم بیاید، ایده‌ای برای حل مسئله غزه ندارد و کسی نباید منتظر معجزه باشد.

علل مختلفی از سوی کارشناسان رژیم صهیونیستی در رابطه با علت ناکامی در جنگ با حماس طی ۱۵ ماه عنوان شده است که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از:

عدم اشراف اطلاعاتی کافی ارتش اسرائیل: به عقیده صهیونیست‌ها، شکست هفت اکتبر ثابت کرد که ارتش و نهادهای امنیتی این رژیم در اشراف اطلاعاتی خود بر غزه دچار شکست شده‌اند و هفت اکتبر تنها آغازی بر روند ناکامی‌های عملیاتی و اطلاعاتی ارتش رژیم صهیونیستی بود. به عقیده تحلیلگران صهیونیست، عدم اطلاع کافی از مختصات تونل‌های حماس و موقعیت اسیران اسرائیلی در دست حماس و همچنین ادعای پوچ حضور نیروهای حماس در زیر بیمارستان‌ها که با گذشت زمان نادرست بودن آن مشخص شد، نشان داد که ارتش این رژیم هیچ درک و اطلاعات درستی از وضعیت میدانی در غزه ندارد.

مناسب نبودن ساختار ارتش اسرائیل برای جنگ زمینی و طولانی‌مدت: ارتش رژیم صهیونیستی در طول هفتاد سال گذشته، هیچ‌گاه درگیر جنگ‌های طولانی‌مدت نبوده است و بیشترین تجربه آن از جنگ زمینی، مربوط به جنگ ۳۳ روزه در سال ۲۰۰۶ بود. از سوی دیگر ارتش رژیم صهیونیستی طی دهه‌های اخیر با اتکا بر افزایش قدرت نیروهای هوایی گسترش یافته است و کمتر بر نیروی زمینی و دریایی تمرکز کرده است.

این مسئله باعث شده است که ارتش این رژیم به لحاظ نیروی انسانی و لجستیک، آمادگی ورود به جنگ‌های طولانی‌مدت و حفظ برتری نظامی در زمین را نداشته باشد. نباید فراموش کرد که تمامی پیشروی‌های نیروی نظامی اسرائیل در جنگ غزه و یا لبنان، مرهون نیروی هوایی آن است و به عقیده کارشناسان در صورت نداشتن نیروی هوایی، نیروهای پیاده‌نظام هیچ‌گاه قادر به پیشروی در غزه یا جنوب لبنان نبودند. از این روی نیروی نظامی ارتش رژیم صهیونیستی از میانه جنگ، خود را در یک نبرد بدون هدف و استراتژی مشخص دید که در نهایت منجر به گرفتاری در یک جنگ فرسایشی شد.

ناتوانی در نابودی زیرساخت‌های حماس: هرتصی هالوی (رئیس سابق ستاد کل ارتش) و دیگر مقام‌های نظامی اذعان کردند که با وجود بمباران گسترده غزه، تونل‌ها و شبکه‌های زیرزمینی حماس به‌طور کامل از بین نرفته است و این زیرساخت‌ها به حماس اجازه داده که نیروها و تسلیحات خود را مخفی کرده، در غزه به صورت آزادنه جابجا شود و به فعالیت خود ادامه دهد. بر اساس گزارش‌های ارتش اسرائیل، علی‌رغم ۱۵ ماه حملات مداوم، فقط بخش محدودی از این شبکه تخریب شده است.

هزینه‌های سنگین و فرسودگی ارتش: جنگ طولانی‌مدت (بیش از چهارصد روز جنگ مداوم در دور اول) هزینه‌های مالی و انسانی سنگینی برای اسرائیل داشته است. همان‌طور که در بالا قید شد، تخمین‌ها نشان می‌دهد که هزینه‌ها به ۸۰ تا ۱۰۰ میلیارد دلار رسیده و فراخوان نیروهای ذخیره برای ملحق شدن به ارتش، اقتصاد اسرائیل را با چالش مواجه کرده است. این فرسودگی باعث شده است که ارتش اسرائیل نتواند در جنگ فشار بر حماس را حفظ کرده یا افزایش دهد.

با توجه به موضوعات عنوان‌شده و همچنین هشدار کارشناسان و تحلیلگران صهیونیست به سران سیاسی و نظامی این رژیم در رابطه با شروع مجدد جنگ در غزه، به نظر می‌آید این دو جنگ تنها در نام تغییر کرده‌اند، علاوه بر آنکه فشار جنگ بر اقتصاد در سرزمین‌های اشغالی روزبه‌روز بیشتر می‌شود؛ از این روی باید منتظر بود که عملیات «قدرت و شمشیر» نیز به سرنوشت «شمشیرهای آهنین » دچار شود.

برچسب ها : اسرائیل رژیم صهیونیستی غزه