با دخالت سه قوه، قاعدتاً این بار باید وعده ها عملی شوند
طبق معمول زمانی مقامات کشوری یادی از خوزستان و مردم گرفتار در مشکلات کردند و درصدد جبران کم کاری های مسئولان (چه کشوری و چه استانی) برآمدند که کاسه صبرشان به سرآمد و به طرق مختلف واکنش نشان دادند، خصوصاً اهالی روستاها که بیش از همه از کمبودها به خصوص در بخش آب، چه برای شرب و چه برای تنها وسیله ارتزاق آنها کشاورزی و دامداری است، رنج می برند.
حالا سه قوه دست به کار شده اند و قول هایی برای مساعدت و رفع مشکلات می دهند اعتبارهای کلانی هم برای اجرای پروژه های آبرسانی و مسایل جنبی آنها اختصاص داده شد. اما این اولین بار نیست که با دادن وعده های مردم پسند، در صدد رضایتمندی مردم بر آمده اند و اگر به آرشیو وزارتخانه ها و سازمان ها و دستگاههای استانی مراجعه شود، ازاین دست نویدها روی کاغذ بسیار است که یا به قول ها عمل نشده، یا اگر پول به استان تزریق کرده اند، به علت سوء مدیریت ها و نداشتن ترس از هدر دادن آنها، در جای خود استفاده نشده و حتی بدون مجوز آنها را جابه جا کرده و محل خرج را تغییر داده اند.
در مواردی هم از جذب به موقع عاجز بوده اند. بهترین نمونه برای این ادعا اعتباراتی است که به منظور پروژه های آب و به خصوص فاضلاب استان تامین شد و معلوم نیست سر از کجا درآوردند و به چه مصرفی رسیدند.
از اعتبارات مربوط به وام جهانی، یا دیگر اعتبارات که باید دید تا چه میزان به استان تزریق شد و چرا برای بقیه آنها همت نکردند و در این مورد باید مسئولان وقت پاسخگو باشند.
اکنون که چند وزارتخانه جلو آمده اند، لازم است هر وعده ای که داده می شود، اجرایی و به مرحله عمل درآید و انجام کارها را به بعد موکول نکنند، چون گوش همه از قول و قرارها پر است. همین آقای نوبخت چند بار، هم درسفرهای استانی و هم در مقر حکومتی قول تخصیص و پرداخت اعتبارات برای رفع مشکلات استان داد اما از وعده خارج نشد که هم صدای او و هم اسناد مربوطه در سازمانها موجود است.
حالا باید دید این بار که حتی دستگاه قضا به موضوع ورود کرده، تا چه حد می توان به نویدهای داده شده دلخوش کرد.
آب، سرآمد مشکلات خوزستان است اما از پیامدهای بیکاری نباید غافل بود
وقتی صحبت از کمبودها و مشکلات مردم خوزستان می شود (مثل این روزها) نباید تصور مقامات کشوری این باشد که فقط آب مساله است، منتهی مشکلات آبی سرآمد مسائل دیگر است. مثلاً بیکاری روز به روز در استان ابعاد بیشتری پیدا می کند، در حالی که خوزستان با این همه ظرفیت ها و اینکه منبع درآمد کشور است، نباید از بیکاری رنج ببرد.
اگر قرار باشد فقط بهره برداری از نفت، پتروشیمی، پالایشگاهها،فولاد و این گونه تاسیسات مطرح باشد پس چه فرقی بین این استان ثروتمند و سرشار از منابع مختلف با مناطقی مثل عسلویه است¿این حق مردم خوزستان است که انتظار داشته باشند فرزندان آنها در تاسیسات درآمدزا سهم استخدامی داشته باشند.
اگر آمار دقیقی از این شرکت ها و سازمانها گرفته شود معلوم خواهد شد چه میزان از نیروهایشان غیر بومی است و چه تعداد نیرو کم دارند اما استخدام نمی کنند.
همین طور آمار بگیرند که چه تعداد از کارکنان آنها بازنشسته می شود اما به جای آنکه نیروهای جدید جایگزین کنند تلاش دارند از هر یک نفر به جای چند نفر بهره ببرند و در نتیجه سهم جوانان استان و دیگر مردم، فقط بدبختی های ناشی از آلودگی های زیست محیطی کارخانه هاست و این وضعیت اصلاً عادلانه نیست.
آیا باز هم آقایان می خواهند آنقدر به مسایل مربوط به اشتغال بها ندهند که به عقده گشایی از راههای دیگر منجر شود؟
بهر حال وظیفه نماینده عالی دولت در استان است که مسایل استان را آسیب شناسی و برای مسئولان و وزارتخانه ها گزارش کند و در هر مورد هشدارهای لازم را بدهد و موارد را تا حصول نتیجه به جد پی گیری کند تا همانطور که پیش از این گفتیم علاج واقعه ها را قبل از وقوع بکنند.
اگر قطار فوق العاده ندارید، چند واگن اضافه کنید
با توجه به قیمت بالای بلیط هواپیما، مناسب ترین وسیله نقلیه برون استانی برای طبقه متوسط، قطار است، آنهم نه درجه یک، اما این طور که برخی شهروندان به راوی گفتند وقتی این روزها برای تهیه بلیط کوپه های چهار نفره که قیمت آن مناسب تر است به راه آهن مراجعه می کنند به آنها می گویند بلیط نداریم و هر چه هست مربوط به زمان پیش فروش است.
به یاد داریم در سالهای گذشته، فصل تابستان معمولاً قطارهای فوق العاده ای اضافه می شد چون در این فصل مردم، بیشتر به مسافرت می روند ( حالا یا برای زیارت یا اغلب برای درمان) بنابراین چه اشکال دارد لااقل چند واگن به قطارها اضافه کنند تا مردم عادی بتوانند از این وسیله مطمئن استفاده کنند و در مراجعه به دفتر فروش راه آهن دست خالی برنگردند.
برچسب ها : خوزستان بلیط قطار بحران آب