مسئولان مخاطب گلایه رهبری باید به سزای اعمالشان برسند

مسئولان بی لیاقت آنقدر از فرصتی که برای خدمت به مردم خوزستان داشتند، بهره نبردند تا تشت ناکارآمدی آنها از بام افتاد و صدای مردم از صدای آب بلندتر شد تا آنجا که رهبری هم از وضعیتی که پیش آمده گلایه کردند و مسئولان را موظف به رفع مشکلات استان نمودند. ایشان معتقدند که اگر به توصیه هایشان در باره رفع مشکلات آب خوزستان و فاضلاب اهواز عمل می شد، امروز این مشکلات وجود نداشت.
به یاد داریم که رهبری با تمام مشغله ای که دارند، وقتی از مشکلات مردم خوزستان در باره آب و معضلات مربوط به فاضلاب اهواز اطلاع پیدا کردند، در هر دو مورد دستورهایی دادند و حتی اعتباراتی برای حل مشکلات فاضلاب اهواز اختصاص دادند، اما این توصیه ها هرگز اجرایی نشد تا جائی که ایشان در سخنرانی کوتاه اخیرشان از سوءمدیریت مسئولان و عملی نشدن توصیه های قبلی گله کردند.
هر چه علاوه بر نمایندگان و رسانه های استان و حتی نمایندگان دیگر استانها، از نابسامانی های خوزستان و کم کاری مسئولان آن فریاد زدند، به جایی نرسید و قاعدتاً باید حالا با اشاره و خطاب قرار دادن مسئولانی که برای حل مشکلات آب و فاضلاب استان و اهواز مقید و متعهد نبوده و تحمل مردم را به سرآوردند، از سوی رهبر مدیران و عواملی را که به موقع و علیرغم در اختیار گذاشتن اعتبارات، کاری برای مردم و استان نکردند بازخواست کند تا سزای اعمال خود را ببینند. باید سرنوشت اعتبارات گذشته و موضوع 1500 میلیارد تومانی که این روزها بحث هدر دادن آنست مشخص و از مسئولان وقت مطالبه شوند تا عبرت آیندگان باشد.
وقتی رئیس جمهور خشکسالی و تشدید گرما را عامل بحران کم آبی خوزستان می داند معلوم است یا در جریان ما وقع چگونگی و علل این بحران نیست یا این حرف را به خاطر تبرئه وزیران و مسئولان دولتش می زند و گرنه چطور از جفائی که در حق مردم خوزستان و اکوسیستم این استان با انتقال آب از سرشاخه های کارون به استانهای دیگر شد، خبر ندارد.

اگر قرار بود از معاون رئیس جمهور کاری ساخته شود8 سال زمان کمی نبود

ظاهراً رئیس جمهور این روزهای آخر عمر دولتش هم قصد ندارد به موقع بیدار شود و کما فی السابق چند روز بعد از هر اتفاقی که در کشور رخ بدهد متوجه قضایا شده و دستور رسیدگی می دهد، که فرستادن معاون اولش به خوزستان پس از گذشت بیش از یک هفته که صدای مردم از بی آبی و ناتوانی مسئولان در حل بحران به وجود آمده، نمونه بارز این دیر جنبیدن ایشان است و اتفاقاً این بار هم صبح جمعه به موضوع ورود کرد. مردم می پرسند دولتی که هشت سال فرصت خدمت به مردم خوزستان را از دست داد، حالا چطور می خواهد ظرف چند روز در آستانه پایان خدمتش مشکلات این استان را حل کند چون فرصتی برای انجام وعده هایی که می دهد، ندارد.
مردم خوزستان مطالبه گر حق و حقوشان هستند و زیاده طلب نیستند، ضمناً از گفتار درمانی آقایان خسته شده اند و عمل می خواهند. بنابراین اگر در این مدت کم کاری از این دولت کاری ساخته نیست، لااقل شهامت به خرج بدهند و مسئولان خاطی را اعم از آنها که در سیل دو سال پیش مقصر بودند و آنها که با سوء تدبیر و لجاجت باعث بحران آب و لاینحل ماندن مشکلات فاضلاب در استان شدند، گوشمالی دهد و از کار بر کنار کند تا اندکی از مصائبی که بر مردم خوزستان گذشته جبران شود. ضمن اینکه ای کاش لااقل خود ایشان زحمت سفر به خوزستان را می کشیدند و از خوزستانی ها به ویژه مردم روستاها دلجوئی می کرد.

معمای برگ سبز خودرو و فرق سند رسمی با سند مالکیت !

باور کنید با شیوه مدیریتی فعلی و مدیران دستگاههایی که شک داریم به وظایفشان واقفندو جز سرگردانی مردم سودی ندارند، اگر وضع به همین منوال باشد، تا سالهای متمادی، هیچ تحولی در سیستم مدیریتی رخ نخواهد داد، بلکه روز به روز جامعه از این بابت لطمات بیشتری خواهد دید.
به عنوان مثال همین سریال تمام نشدنی سند مالکیت خودرو را در نظر بگیرید. تا حالا چندین و چندر بار، یک روز گفته اند برگ سبز به منزله سند مالکیت خودروست و نیازی به صدور سند مالکیت در دفترخانه ها نیست و چند روز بعد گفته اند، خیر تا سندی در دفترخانه صادر نشود، مالکیت قابل قبول نیست. حالا هم که رئیس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور تعریف جدیدی از سند رسمی و سند مالکیت عنوان کرده و گفته: برگ سبز فقط یک سند رسمی است، نه سند مالکیت، رئیس دیوان عدالت اداری هم موضوع را تایید کرده و گفته، برگ سبز پلیس سند رسمی است، نه سند مالکیت.
واقعاً تکلیف مردم با این بی ثباتی گفتار و رفتار مسئولین چیست و آیا سند مالکیت خودرو تا کی باید معمائی برای مالکان خودرو باشد و حرف کی را باید قبول کنند، پلیس یا ثبتی ها را¿ 
 

برچسب ها : برگ سبز خودرو بحران آب خوزستان